-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مگو کسی بمن خاکسار می ماند بروی آب ز عکسم غبار می ماند
2 محیط عشق همه آب زندگیست، مترس کسیست غرقه که او در کنار میماند
3 براه عشق که افتادگیست رهبر او پیاده می رود اما سوار می ماند
4 چه حالتست که چشمی که می پرد از شوق چو نقش پا بره انتظار می ماند
5 بنای عهد همین گر شکستن است ترا غنیمت است که بر یک قرار می ماند
6 هر آنچه ما بکف آریم وقف تاراجست همین مدام دل داغدار می ماند
7 کسی نرفت که بر جای او نماند ستم همیشه خار زگل یادگار می ماند
8 زهر طرف نگرم در کمین اوست شکست دلم بتوبه فصل بهار می ماند
9 اگر فراخور تقصیر عذر باید گفت زبان خامشی ما ز کار می ماند
10 نشانه ایست کلیم از پی گشایش کار گهی که دست ودل از کار و بار می ماند