-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مگو که چهره او را نقاب در پیشست ترا زهستی و همی حجاب در پیشست
2 حجاب دیدن آن روی شرک و خودبینی است زهستی تو رخش را نقاب در پیشست
3 وجود او بمثل همچو آب و تو ماهی خبر زآب نداری و آب در پیشست
4 گهی به پرده دنیی دری گهی عقبی بسی زظلمت و نورت حجاب در پیشست
5 نماید آنکه بود او نه اوست غره مشو تو تا به آب رسی بس سراب در پیشست
6 نظر باو نتوان کرد چون زعکس رخش بدور باش هزار آفتاب در پیشست
7 نگه باو نتواند رسید چون برهش زتار زلف بسی پیچ و تاب در پیشست
8 کتاب حسن بتان صورت است و او معنی بهوش باش گرت این کتاب در پیشست
9 چو هوش ماند چون جلوه کرد اینمعنی اگر محیط شوی اضطراب در پیشست
10 بس است فیض زاین فن سخن که سامع را ز شبهه صد سخن بیحساب در پیشست