مگو این نسخه طور معنیی یک از بیدل دهلوی غزل 998

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

مگو این نسخه طور معنیی یک دست‌کم دارد

1 مگو این نسخه طور معنیی یک دست‌کم دارد تو خارج نغمه‌ای ساز سخن صد زیر و بم دارد

2 صلای عام میآید به‌گوش از ساز این محفل قدح بحرکدا چیده‌ست و جام از بهر جم دارد

3 ادب هرجا معین‌کرده نزل خدمت پیران رعایت‌کردگان رغبت اطفال هم دارد

4 زیان را سود دانستم‌کدورت را صفا دیدم سواد نسخهٔ کمفرصتان خط در عدم دارد

5 خم ابرو شکست زلف نیزآرایش است اینجا نه‌تنها حسن قامت را به رعنایی علم دارد

6 به چشم هوش اگر اسرار این آیینه دریابی صفا و جوهر و زنگار چشمکها بهم دارد

7 من این نقشی‌که می‌بندم به قدرت نیست پیوندم زبان حیرت انشایم به موهومی قسم دارد

8 نوشتم آنچه دل فرمود خواندم هرچه پیش آمد مرا بی‌اختیاریها به خجلت متهم دارد

9 ز تحریرم توان‌کیفیت تسلیم فهمیدن غرورکاتب اینجا سرنگونی تا قلم دارد

10 نفس تا هست فرمان هوسها بایدم بردن به هر رنگی‌که خواهی‌گردن مزدور خم دارد

11 تمیز خوب‌ و زشتم ‌سوخت ذوق ‌سرخوشی بیدل ز صاف و درد مخمور آنچه یابد مغتنم دارد

عکس نوشته
کامنت
comment