نباشد در جهان همچون تو یاری از حیدر شیرازی غزل 9

1 نباشد در جهان همچون تو یاری بتی، سنگین دلی، سیمین عذاری

2 سمن بویی، به قد سرو بلندی گل اندامی، به رخ رشک بهاری

3 رقیبش خار و او گلبرگ خندان ملامت می کشم از دست خاری

4 به ترک اختیار خویش کردم که از عاشق نیاید اختیاری

5 محقق جان برافشانم ز غیرت چو بینم بر گل رویش غباری

6 کنارش در میان گیرم به مستی میانش گر ببینم در کناری

7 اگر حیدر سخن گوید ز لعلش کنم در گوش جان چون گوشواری