-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 می نشاط نه جام جهان نما دارد که کیمیای طرب کاسه گدا دارد
2 براه شوق چو پرگار پایم از جا رفت اگر بگردم بر گرد خویش جا دارد
3 بکیش اهل تجرد نماز نیست درست بمسجدی که سرانجام بوریا دارد
4 مباش راست که در خاک و خون بود جانت بگوش هوش نی تیر این صدا دارد
5 مآل کار دگر روی کارها دگرست گیاه نیل همان گونه حنا دارد
6 در آسیای فلک هیچ رسم نوبت نیست شکست کار همین از برای ما دارد
7 سبیل تست اگر خون عاشقان، آبست ور آتشست خود آتش کجا بها دارد
8 بلای زیبا است که خار پاخلش سوزن از قفا دارد
9 سرشک خانه بیتابیم رسانده بآب بخاکپای تو چشمم امیدها دارد
10 خوشست با همه آمیزش اندکی پرهیز حباب خانه ز دریا از آن جدا دارد
11 علاج ناز طبیبان نمی توان کردن وگرنه هر مرض مهلکی دوا دارد
12 ز خار راه ملامت کلیم را چه غمست که او ز آبله اخگر بزیر پا دارد