جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

مستان از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 635

غزل 635 ام از 6329 غزلیات

مستان می ما را هم ساقی ما باید

1 مستان می ما را هم ساقی ما باید با آن همه شیرینی گر ترش کند شاید

2 با آن همه حسن آن مه گر ناز کند گه گه والله که کلاه از شه بستاند و برباید

3 پر ده قدحی میرم آخر نه چو کمپیرم تا شینم و می‌میرم کاین چرخ چه می‌زاید

4 فرمای تو ساقی را آن شادی باقی را تا باد نپیماید تا باده بپیماید

5 صد سر ببرد در دم از محرم و نامحرم نی غم خورد از ماتم نی دست بیالاید

6 چون شمع بسوزاند پروانه مسکین را چون جعد براندازد چون چهره بیاراید

7 پروانه چو بی‌جان شد جانیش دهد نسیه وان جان چو آتش را زان رطل بفرماید

8 رطلی ز می باقی کز غایت راواقی هر نقش که اندیشی در دل به تو بنماید

9 ای عشق خداوندی شمس الحق تبریزی چندانک بیفزایی این باده بیفزاید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مستان می ما را هم ساقی ما باید

شاعر شعر مستان می ما را هم ساقی ما باید چه کسی است ؟

شاعر شعر مستان می ما را هم ساقی ما باید جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر مستان می ما را هم ساقی ما باید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مستان می ما را هم ساقی ما باید چیست ؟

قالب شعر مستان می ما را هم ساقی ما باید غزل است

مضمون اصلی شعر مستان می ما را هم ساقی ما باید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر