شهید راز پنهان را سرافرازی از اسیر شهرستانی غزل 659

1 شهید راز پنهان را سرافرازی نهان بهتر خموشی در طریق ما رفیق همزبان بهتر

2 ره بی مطلبی دور است سامان بیشتر باید غبار بی نشان کاروان در کاروان بهتر

3 برای خاطر ما شب نشینان هرکه بیدار است ز فیض صبحدم بیخوابی آن پاسبان بهتر

4 ادب رنگین بهار گلشن حسن دل آشوب است ز باغ بی صفا افسردگیهای خزان بهتر

5 اسیر از دفتر کین عزت آیین مصرعی خواندم نسیم عمر یکرنگی ز عمر جاودان بهتر