-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منوش ساغر دنیا که درد ناب نماست درونش خون دلست از برون شراب نماست
2 هر آنچه در نظر آید ز زینت دنیا بنزد اهل بصیرت سراب آب نماست
3 ببر مگیر عروس جهان که غدار است مرو بجامه خوابش که پیر شاب نماست
4 مدوز کیسهٔ نفعش که نفع او ضرر است مخور فریب خطایش جهان صواب نماست
5 درونش تیره و تنگ از برون بود روشن ز ذره کمتر و در دیده آفتاب نماست
6 برونش عیش و طرب وز درون غم و محنت درون فسرده و بیرونش آب و تاب نماست
7 غمزه اش کند اندوه جلوهٔ راحت زعشوه اش دل ناکام کامیاب نماست
8 رین سرا دل اشکسته بیت معمور است اگرچه در نظر بی بصر خراب نماست
9 جهانست خواب پریشان گهی شوی بیدار که زیر خاک نخسبی اگر چه خواب نماست
10 نظر بصورت دنیاست آنچه گفتی فیض بمعنی ارنگری سوی حق شتاب نماست