بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

منمای سوار گردی از بابافغانی شیرازی غزل 518

غزل 518 ام از 695 غزلیات

منمای سوار گردی به عنان تو روانه

1 منمای سوار گردی به عنان تو روانه نروم ز پیش راهت به جفای تازیانه

2 در خرگهت ندانم ز چه گشته ارغوانی مگر آنکه دادخواهی زده سر بر آستانه

3 شب هجر بی‌تو وحشت بودم ز سایهٔ خود سزد ار چراغ روشن نکنم به کنج خانه

4 منم آنکه نخل عیشم ز بتان نبست صورت نه به آه پر شراره نه به اشک دانه‌دانه

5 به محبت تو جمعی شده گرم خون، ولیکن من داغدار سوزم بستم درین میانه

6 غم هرکسی که دیدم به ترانه‌ای به سر شد به جز از غم دل من که فزون شد از ترانه

7 من زخم خورده جایی نگذشتم ای فغانی که چو سایه سیل خونی نشد از پِیَم روانه

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر منمای سوار گردی به عنان تو روانه

شاعر شعر منمای سوار گردی به عنان تو روانه چه کسی است ؟

شاعر شعر منمای سوار گردی به عنان تو روانه بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر منمای سوار گردی به عنان تو روانه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر منمای سوار گردی به عنان تو روانه چیست ؟

قالب شعر منمای سوار گردی به عنان تو روانه غزل است

مضمون اصلی شعر منمای سوار گردی به عنان تو روانه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر