ماه ملایک منظری، سنگین از حیدر شیرازی غزل 66

حیدر شیرازی

آثار حیدر شیرازی

حیدر شیرازی

ماه ملایک منظری، سنگین دلی سیمین بری

1 ماه ملایک منظری، سنگین دلی سیمین بری رشک بتان آزری، جان و دل از من می بری

2 گل شمه ای از بوی تو، شب تاره ای از موی تو مه پرتوی از روی تو، در آسمان دلبری

3 خورشیدروی و مه وشی، با لعل همچون آتشی خطی ز سنبل می کشی بر گرد گلبرگ طری

4 شد خاک جسم پاک من، خون شد دل غمناک من گر بگذری بر خاک من جان در تنم باز آوری

5 تا دیده ام بالای تو کردم دل و جان جای تو سر می نهم در پای تو تا به سر من بگذری

6 زلفت کند بختم نگون، خالت کند حالم زبون لعلت کند مکر و فسون، چشمت کند جادوگری

7 ای طره ی شب موی تو شکل هلال ابروی تو شد خور ز شرم روی تو در پرده ی نیلوفری

8 گه در چمن غلغل کنی گه بوستان پر گل کنی گه بانگ چون بلبل کنی گه جلوه چون کبک دری

9 ای غیرت شمس و قمر! از روی یاری یک نظر در حیدر بیدل نگر تا از جوانی برخوری

عکس نوشته
کامنت
comment