- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میکند هر دم به قصدم چرخ تقدیر دگر میرسد هر لحظه بر دل زین کمان تیر دگر
2 بر سپاه خاطر من روزگار کینهخواه میزند هر دم ز بخت تیره شبگیر دگر
3 میخورم خود زخم هر ساعت ز چین ابرویی مینشینم هر زمان در زیر شمشیر دگر
4 احتیاجم میکند هر دم به بدخواهی رجوع میکند هر دم سپهرم طعمهٔ شیر دگر
5 مینماید هر زمانم نقس راه ظلمتی میرود پایم فرو هر لحظه در قیر دگر
6 میشوم هر دم نشان تیر طعن ناکسی میکند هر دم به قتلم دهر تدبیر دگر
7 چون ز خود بیرون روم قصاب کز هر تار نفس هست در پای دلم هر لحظه زنجیر دگر