- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند خاک را گرد رهت آینه آب کند
2 سجده وحشی شود از حلقه راحت طلبان گر خم دام ستمهای تو محراب کند؟
3 نقش پایی که به راهت صدف آبله شد خاک در دیده بیتابی سیماب کند
4 کشته تیغ نگاهیم خدا می داند خون افسرده ما کار می ناب کند
5 سرمه چشم من آن دولت بیدار کجاست که نگاه دلم از عربده بد خواب کند
6 من تنک حوصله دل بی غم و گل سست وفا چون کسی تکیه به خونگرمی احباب کند
7 مس امید طلا کردم و دانم که جنون ساغر تشنه لبی را گل شاداب کند
8 نشود رام زمین سایه شمشادش اسیر خاک را بلکه خیال من بیتاب کند