- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن خمیری را کز آب سلسبیل با دم عیسی سرشته جبرئیل
2 دست مریم گشته بیرون ز آستین پخته زاو نان و برنج و زنجبیل
3 بوده از شهد شکر در مصر جان دیده از دریای روغن رود نیل
4 مانده در طوفان حیرت همچو نوح رفته در نار محبت چون خلیل
5 عاقبت از همت والای دوست جسته ره در مقصد دل بیدلیل
6 بر طبق بنهاده جان بی اختیار تا سبیل آرد به ابناء السبیل
7 پشه گر شیرین کند زوکام جان حلقه طاعت کشد در گوش فیل