فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند از فیض کاشانی غزل 341

غزل 341 ام از 1187 غزلیات

صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند

1 صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند گل گل شکفد زان رخ و چیدن نگذارند

2 در باغ جمالت گل و ریحان فراوان یک مردم چشمی بچریدن نگذارند

3 در آرزوی آب حیات از لب لعلت لب تشنه بمردیم و مکیدن نگذارند

4 عشاق جگر سوخته داغ غمت را در حسن و جمالت نگریدن نگذارند

5 پرواز کند طایر جان سوی جنابت در آرزوی وصل و رسیدن نگذارند

6 بیهوده پر و بال معارف چه گشائیم در ساحت عزتو پریدن نگذارند

7 قرب تو و حرمان مرا تشنه لبی گفت نزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند

8 در سر سویدای دل و رخ ننمایند در مردمک دیده دویدن نگذارند

9 تو در نظر و فیض ز دیدار تو محروم غرق می وصلیم و چشیدن نگذارند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند

شاعر شعر صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند چه کسی است ؟

شاعر شعر صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند فیض کاشانی می باشد.

شعر صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند چیست ؟

قالب شعر صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند غزل است

مضمون اصلی شعر صد جلوه کنی هر دم و دیدن نگذارند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر