جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

مگریز از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2640

غزل 2640 ام از 6329 غزلیات

مگریز ز آتش که چنین خام بمانی

1 مگریز ز آتش که چنین خام بمانی گر بجهی از این حلقه در آن دام بمانی

2 مگریز ز یاران تو چو باران و مکش سر گر سر کشی سرگشته ایام بمانی

3 با دوست وفا کن که وفا وام الست است ترسم که بمیری و در این وام بمانی

4 بگرفت تو را تاسه و حال تو چنان است کز عجز تو در تاسه حمام بمانی

5 می‌ترسی از این سر که تو داری و از این خو کان سر تو به رنجوری سرسام بمانی

6 با ما تو یکی کن سر زیرا سر وقت است تا همچو سران شاد سرانجام بمانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مگریز ز آتش که چنین خام بمانی

شاعر شعر مگریز ز آتش که چنین خام بمانی چه کسی است ؟

شاعر شعر مگریز ز آتش که چنین خام بمانی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر مگریز ز آتش که چنین خام بمانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مگریز ز آتش که چنین خام بمانی چیست ؟

قالب شعر مگریز ز آتش که چنین خام بمانی غزل است

مضمون اصلی شعر مگریز ز آتش که چنین خام بمانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر