- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جنونی در سرم ماوا گرفتست سرم را سر بسر سودا گرفتست
2 خردگر این بود کاین عاقلانراست خوش آنسرکش جنون مأوا گرفتست
3 ندارد چشم مجنون کس و گرنه دو عالم را رخ لیلا گرفتست
4 بچشم خلق چون طفلان نمایند که باز یشان زسرتا پا گرفتست
5 مسلمانان ره عقبی کدامست دلم از وحشت دنیا گرفتست
6 بپای جان زغفلت هست بندی و گرنه ره سوی عقبا گرفتست
7 مشو ای فیض بابیگانه همراز چو وابینی ترا ازما گرفتست