دل دیوانه زان پیوسته خو از غبار همدانی غزل 20

غبار همدانی

غبار همدانی

غبار همدانی

دل دیوانه زان پیوسته خو با کودکان دارد

1 دل دیوانه زان پیوسته خو با کودکان دارد که کودک جیب و دامن پر ز سنگ امتحان دارد

2 دلم با حلقۀ زلفت گرفته آنچنان الفت که چون مرغ شکسته بیضه رَم از آشیان دارد

3 مرا ای ناخدا بگذار در غرقاب حیرانی ندارد عقل من باور که این دریا کران دارد

4 غرور حسن کِی فرصت دهد تا ماه من داند که در کوی ملامت عاشقی بی خانمان دارد

5 بنازم نوبهار حسن آن شمشاد قامت را که تا هست ایمنی از صدمت باد خزان دارد

6 چو یکجا رفت عاشق را ز کف سرمایۀ هستی کجا خاطر پریشان از غم سود و زیان دارد

7 سرشک شمع بر دامان چرا پیوسته میریزد همانا گریه از دلسوزی پروانگان دارد

عکس نوشته
کامنت
comment