- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مکن ز شانه پریشان دماغگیسو را مچین به چین غضب آستین ابرورا
2 نگاه را مژهات نیست مانع وحشت به سبزهای نتوان بست راه آهو را
3 به کنه مطلب عشاق راه بردن نیست گل خیال تو بیرون نمیدهد بو را
4 سریکه نشئهپرست دماغ استغناست بهکیمیا ندهد خاک آن سرکو را
5 عتاب لالهرخان عرض جوهر ذاتیست ز شعلهها نتوان بردگرمی خو را
6 کجا بهکشتن ما حسن میکندتقصیر که زیر تیغ نشاندهست نرگس او را
7 خط غرور مخوان آنقدر ز لوح هوا یکی مطالعهکن سرنوشت زانو را
8 خجالت من و ما آبیار مزرع ماست عرق سحاب بهاراست رستن مو را
9 چو سایهعمر به افتادگی گذشت اما به هیچ جای نکردیمگرم پهلو را
10 به دامن شب ما از سحر مگیر سراغ بیاض دیده به خواب است چشم آهو را
11 ز پیچ وتاب میانش بیان مکن بیدل به چشم مردم عالم میفکن این مو را