-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش آنزمان که عتاب بهانه ساز نبود زبان تیغ جفا اینقدر دراز نبود
2 بروی طوفان روزیکه دیده وا کردم بروی دریا چشم حباب باز نبود
3 بلند و پست جهان با هم است پس زچه رو نشیب بخت مرا طالع از فراز نبود
4 نشسته ایم بخاک سیه ز طبع بلند سزای آنکه طبیعت زمانه ساز نبود
5 گهر خزف بود آنجا که گوهری نبود هنر غریب شد آنجا که امتیاز نبود
6 مگیر سهل اگر درد عشق یکروز است کدام روز تب شمع جانگداز نبود
7 دمیکه تخته مشق جراحتش بودم هنوز آن مژه شوخ تیغ باز نبود
8 شکایتی که دل از زلف تابدار تو داشت کم از شکایت شمع از شب دراز نبود
9 کلیم نسبت شمع ار بشعله چسبان شد بتنگ درزی ربط نیاز و ناز نبود