-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دگرم ز روی ساقی چه گلی شکفت امشب دل بیقرار در خون بچه روز خفت امشب
2 بتبسم نهانی که زدی به گریه ی من مژه ی خیال بازم چه گهر که سفت امشب
3 ز میان همنشینان چه روی بخشم بیرون چو بهیچ باب عاشق سخنی نگفت امشب
4 به ترانه ی جدایی همه را به خون کشیدی دل بیخبر چه داند که چه می شنفت امشب
5 نکند نظر فغانی که گلی و گلشنی هست ز هوای خاک پایی که بدیده رفت امشب