1 سپهبد چو آن دید بر کرد اسب برشیر آمد چو آذر گشسپ
2 از آن تیز تک آهوی شیر گیر فرو جست آن گرد شمشیرگیر
3 یکی حمله آورد برشیر نر چو دید آن چنان شیر پرخاشخور
4 بزد بر زمین چنگ برخاست کرد چو ابر خروشان بدو حمله کرد
5 بزد چنگ . . . . . .
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دویم منزل ای نامدار سوار چو پیش آید از گردش روزگار
2 بدو گفت جمهور کای نامور یکی بیشه پیش آیدت زآن بتر
1 به پیش اندرون پیر و یل در قفا همی رفت مانند باد صبا
2 چه لختی بدین کوه بنهاد گام معطر شد او را ز عنبر مشام
1 برون خواست بردن ز آوردگاه که برداشت گرد سپهبد سیاه
2 عنان اژدهای سیه را سپرد ز نعل سیه گرد بر ماه برد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به