لب عاشق به حرف شکوه بیداد از قدسی مشهدی غزل 145

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

لب عاشق به حرف شکوه بیداد نگشاید

1 لب عاشق به حرف شکوه بیداد نگشاید زبان بیدلان چون غنچه از هر باد نگشاید

2 چنین کز شش جهت راه امیدم بسته شد ترسم که بر من آسمان هم ناوک بیداد نگشاید

3 دل آسوده را محبت کی به جوش آرد فسون، بند از زبان سوسن آزاد نگشاید

4 ز بیدردی نبستم لب از افغان شام هجرانش دم آخر، گره چون بر زبان افتاد، نگشاید

5 ز قید عشقبازی لذتی دیدم که می‌خواهم پس از بسمل‌شدن هم بند من صیاد نگشاید

6 ره غم می‌روی قدسی، ز دلتنگی چه سود افغان جرس را عقده دل هرگز از فریاد نگشاید

عکس نوشته
کامنت
comment