عاشقان را دم گرم از بابافغانی شیرازی غزل 125

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست

1 عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست گرمی و گل نبود اشک و رخ زرد بسست

2 آسمان گو بر هم شعله ی خورشید مدار که مرا همرهی آن مه شبگرد بسست

3 مطلب جام جم و آینه ی اسکندر گر ز مردان رهی یکنظر مرد بسست

4 نیم جانی بدر آورده ام از دیر مغان اینقدر زین سفر دور ره آورد بسست

5 مرشد راه فنا تجربه ی زنده دلانست خضر این راه دل حادثه پرورد بسست

6 شهره گشتیم بتر دامنی و تیره دلی چند ریزید بر آیینه ی ما گرد بسست

7 از پریشانی شمعست گرانجانی جمع لب فرو بند فغانی نفس سرد بسست

عکس نوشته
کامنت
comment