بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

عاشقان را در سر شوریده از بابافغانی شیرازی غزل 113

غزل 113 ام از 695 غزلیات

عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست

1 عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست در بدن خون نشتر و در دل سویدا آتشست

2 تن نخواهد خوابگاه نرم چون گر مست دل گلخنی را زیر و پهلو فرش دیبا آتشست

3 میگدازم از حیا تا از تو می جویم مراد در نهاد بیدلان عرض تمنا آتشست

4 خواب مستی کرده می سوزم ز آشوب خمار چون نسوزم چون مرا در جمله اعضا آتشست

5 می مخور بسیار اگرچه ساقیت باشد خضر کانچه امشب آب حیوانست فردا آتشست

6 مرد صاحبدل رساند فیض در موت و حیات شاخ گل چون خشک گردد وقت سرما آتشست

7 گر چنین خواهد کشید از دل فغانی آه گرم تا نفس خواهد زدن گلهای صحرا آتشست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست

شاعر شعر عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست چه کسی است ؟

شاعر شعر عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست چیست ؟

قالب شعر عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست غزل است

مضمون اصلی شعر عاشقان را در سر شوریده سودا آتشست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر