1 ای عشق تو عمرم به کران آوردی ای هجر تنم را به فغان آوردی
2 ای دل تو مرا کار به جان آوردی ای دیده دلم را به زبان آوردی
1 ای شده ملک و دین ز کلک تو راست کلک تو کار ملک و دین آراست
2 دل صافیت مَطلع قَدَرست کفِ کافیت مقتضای قضاست
1 ای زلف و عارض تو به هم ابر و آفتاب با بوی مشک و رنگ بَقَم ابر و آفتاب
2 بایسته آفرید و بدیع آفریدگار هم زلف و عارض تو به هم ابر و آفتاب