-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای عشق پرده در که تو در زیر چادری در حسن حوریی تو و در مهر مادری
2 در حلقه اندرآ و ببین جمله جانها در گوش حلقه کرده به قانون چاکری
3 در آینه نظر کن و در چشم خود نگر صد جان گره گره شده از وی به ساحری
4 در هر گره نگه کن وضع خدای بین در هم ببسته موسی و فرعون و سامری
5 از زیر دامنت تو برون آر شمع را تا نقش حق بخندد بر نقش آزری
6 تا دست و پا نهاد دو زلف تو کفر را هر دم بمیرد ایمان در پای کافری
7 چون مر تو را نیابد در جان و جا دلم گشتم هزار بار من از جان و جا بری
8 خشک و تر دو چشم و لب من روان شده در قلزمی که خشک نیابند و نی تری
9 دی لطفها بکرد خیال تو گفتمش کای باوفا و عهد ز من باوفاتری
10 دانم ز شمس دین است تو را این همه وفا تبریز این سلام بر جان ما بری