- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق زد خیمه بیائید که بی خانه شویم شمع افروخته شد هم پر پروانه شویم
2 حلقه طره او در شکنست و خم و تاب باید اندر سر این سلسله دیوانه شویم
3 آشنایان غم عشق برآنند که ما زین خیال و خرد شیفته بیگانه شویم
4 حاصل از سبحه و سجاده ندیدیم سپس پاسبانان سر کوچه میخانه شویم
5 کی درین زاویه ها بود باندیشه ما که بافسون غم عشق تو افسانه شویم
6 یار پیمان شکن از شارع میخانه گذشت باید اندر قدمش بر سر پیمانه شویم
7 رشته سبحه گسستیم که بی دانه و دام حجه صوفی و آن سبحه صد دانه شویم
8 گرد گشتیم و بیفشاند ز دامن همه تن پنجه گردیم که بر طره او شانه شویم
9 بیت معمور ولایت دل دیوانه ماست گنج مائیم ولی باید ویرانه شویم
10 کمتر آید ز زنان کشمکش پرده دری تن بود پرده بکوشید که مردانه شویم
11 نیست در شهر بتی تا ببرد دل ز صفا باز گردید حریفان که بکاشانه شویم
12 خانه از غیر بپردازیم از نفی خودی همدل و همسخن و همسر جانانه شویم