- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق را کام به عهد دل خود کام تو نیست صبح امید و شب وصل در ایام تو نیست
2 خوانده ام دفتر پیمان وفا حرف به حرف نام خوبان همه ثبت است همین نام تو نیست
3 من دل شیفته آزار نمی دانم چیست که ز خویشم خبر از لذت دشنام تو نیست
4 آب حیوان نخورد صید تو از لذت تیغ جان به حسرت دهد آن مرغ که در دام تو نیست
5 آتشم در سر و سامان به چه تدبیر زدی؟ یک سر مو چو مرا نیست که خود رام تو نیست
6 آخر ای در گرامی ز کدام آب و گلی هیچ دل نیست که پرورده اکرام تو نیست
7 به برازندگی قامت موزون نازم یک قبا نیست که شایسته اندام تو نیست
8 باش در دوستی از خویش «نظیری » نومید که ز آغاز تو پاینده تر، انجام تو نیست