- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بستند آه از این عقده آسان که چه مشکل بستند
2 گر چه صید قفسم کی روم از خاطر دام در هواداری من عهد به یک دل بستند
3 عشق موجی است که ساغر کش گرداب فناست لب این بحر ز خمیازه ساحل بستند
4 جگر صید حرم سوز شهیدان وفا اول احرام به نقش پی قاتل بستند
5 شدم آواره و بی دام ندیدم طرفی پایم از رشته صد راه به منزل بستند
6 رخصت گفت و شنید از نگهت داشت اسیر دل و جان راهش از اندیشه باطل بستند