- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقی تا در دل ما راه کرد اغلب انفاس ما را آه کرد
2 بود هر باری دلم عاشق به طوع برد و زیر پای عشق اکراه کرد
3 عیش چون نوش مرا چون زهر کرد صبر چون کوه مرا چون کاه کرد
4 باز در شهر مسلمانان مغی کرد ما را بسته و ناگاه کرد
5 از تن باریک من زنار ساخت وز دل سنگینم آتشگاه کرد
6 با همه محنت که دیدم من به عشق کو مرا بی قدر و آب و جاه کرد
7 نیک خواهم عشق را گر چه مرا او به کام دشمن و بدخواه کرد