نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری
نظیری نیشابوری

عشق مرا زبان حکایت از نظیری نیشابوری غزل 139

غزل 139 ام از 764 غزلیات

عشق مرا زبان حکایت بریدنیست

1 عشق مرا زبان حکایت بریدنیست مکتوب سر به مهر دلم ناشنیدنیست

2 رازی که در دلست ز دل بایدم نهفت گل های ناشکفته این باغ چیدنیست

3 جلد و بیاض و دفترم از راز دل پر است چشمم به هرچه می افتد از هم دریدنیست

4 از سینه تا به چند برآم فرو برم این نیم قطره خون که ز مژگان چکیدنیست

5 خصم آن حریف نیست که دل کین کشد ازو زین تیر نیم کش پر و پیکان کشیدنیست

6 گفتم مگر به منزل مقصود پی برم یک بار چند گام به هر سو دویدنیست

7 چون یافت دل که بر سر راهی رسیده ام ننشست از طلب که به آن کو رسیدنیست

8 رفتیم و ره به کنه جمالش نیافتیم قانع نگشت دل به رسیدن که دیدنیست

9 دیدیم و دیدنش ز خودی بی خودی نداد این زهر اگر به حوصله کند چشیدنیست

10 زین عشق صد بلاست «نظیری » فسانه چند افسون خامشی به لب و دل دمیدنیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عشق مرا زبان حکایت بریدنیست

شاعر شعر عشق مرا زبان حکایت بریدنیست چه کسی است ؟

شاعر شعر عشق مرا زبان حکایت بریدنیست نظیری نیشابوری می باشد.

شعر عشق مرا زبان حکایت بریدنیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر عشق مرا زبان حکایت بریدنیست چیست ؟

قالب شعر عشق مرا زبان حکایت بریدنیست غزل است

مضمون اصلی شعر عشق مرا زبان حکایت بریدنیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر