1 عشق آمد و عقل رخت بربست و برفت آن عهد که بسته بود بشکست و برفت
2 چون دید که پادشه درآمد سرمست بیچاره غلام زود برجست و برفت
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر بیازارد مرا موری نیازارم ورا خود کجا آزار مردم ای برادر من کجا
2 نزد ما زاری به از آزار ، بی زاری مباش تا نگیرد بر سر بازار آزاری تو را
1 خوش چشمهٔ آبی است روان در نظر ما سیراب شده خاک در از رهگذر ما
2 ما آب حیاتیم روانیم به هر سو سرسبزی باغ خضر است در نظر ما
1 همه عالم تو را و او ما را طلب او کن و بجو ما را
2 سر زلفش به دست ما افتاد می نمایند مو به مو ما را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به