- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق را چون شعله غیر از سوختن دربار نیست هرکه شد ز اهل سلامت مرد این بازار نیست
2 کاش یک بار افتدش بر گلشن کویت گذر آنکه گوید سرو را پا هست چون رفتار نیست؟
3 ماجرای عشق چندان هست کایشان را بس است عاشقان را پرسش روز جزا در کار نیست
4 غنچه از بهر صبا چیدهست بر هم برگ گل ورنه مرغان چمن را آشیان جز خار نیست
5 چون گره بر رشته افتد دست دست ناخن است بر دل آزردهام رحمی به از آزار نیست
6 باغ را نظارهگی چون دیده در مژگان گرفت بلبلان را ناله تنها از جفای خار نیست
7 کفر و دین منسوخ گشت و عشق در کار خودست قید عاشق همچو شغل سبحه و زنار نیست