عشق و درویشی و تنهایی از اوحدی مراغه‌ای غزل 176

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

عشق و درویشی و تنهایی و درد

1 عشق و درویشی و تنهایی و درد با دل مجروح من کرد آنچه کرد

2 آه من شد سرد و دل گرم از فراق بر سر کس کی گذشت این گرم و سرد؟

3 مونسم مهرست و صحبت اشک سرخ علتم عشقست و برهان روی زرد

4 دیده‌ای دارم درو پیوسته آب چهره‌ای دارم برو همواره گرد

5 نازنینا، در فراق روی تو چند باید بودنم با سوز و درد؟

6 گفته بودی: غم خورم کار ترا غم نخوردی تا غمت خونم نخورد

7 حاکمی، گر نرم گویی ور درشت بنده‌ام، گر صلح جویی ور نبرد

8 مرد عشق از جان نترسد در غمش وآنکه از جانی بترسد نیست مرد

9 ای که بستی دستهٔ‌گل از رخش من به بویی قانعم زان روی ورد

10 اوحدی، یا ترک روی او بگوی یا بساط نیک نامی در نورد

عکس نوشته
کامنت
comment