- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دست و پا گم کردهٔ شوق تماشای توام افکند یارب سر افتاده در پای توام
2 اینکه رنگم میپرد هر دم به ناز بیخودی انجمن پرداز خالی کردن جای توام
3 خانمان پرداز الفت را چه هستیکو عدم هر کجا مژگان گشایم گرد صحرای توام
4 هیچکس آواره گرد وادی همت مباد مطلب نایاب خویشم بسکه جویای توام
5 نقد موهوم حباب آنگه به بازار محیط زبن بضاعت آب سازد کاش سودای توام
6 خواه درد آرم به شوخی خواه صاف آیم به جوش همچو می از قلقل آهنگان مینای توام
7 کیست گردد مانع مطلق عنانیهای من موج بیپروای توفان خیز دریای توام
8 سجدهها دارم به ناز هستی موهوم خویش کاین غبار سرمه جوهر گرد مینای توام
9 در محبت فرق تمییز نیاز و ناز کو هر قدر مجنون خویشم محو لیلای توام
10 میشکافم پردهٔ هستی تو میآیی برون نقش نامت بستهام یعنی معمای توام
11 گرمی هنگامهٔ موج و محیط امروز نیست تا تو افشای منی من ساز اخفای توام
12 میشنیدم پیش ازین بیدل نوای قدسیان این زمان محو کلام حیرت انشای توام