خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

لوریی گفت مرا در عرفات از خاقانی شروانی قطعه‌ 292

قطعه‌ 292 ام از 1365 قطعات

لوریی گفت مرا در عرفات

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 لوریی گفت مرا در عرفات که می و بنگ نگیرم پس از این

2 گرچه زنگی لقبم بهر نشاط عادت زنگ نگیرم پس از این

3 تو گوا باش که چو کردم حج می گلرنگ نگیرم پس از این

4 توبه چون بیخ فرو برد به دل شاخ هر شنگ نگیرم پس از این

5 دست سلطان خرد بوسه زدم پای سرهنگ نگیرم پس از این

6 نامور تیغم با جوهر نور ظلمت ننگ نگیرم پس از این

7 صیقل عقل جلا داد مرا تا دگر زنگ نگیرم پس از این

8 شاهد دوست کش افتاد جهان در برش تنگ نگیرم پس از این

9 ناخن چنگ گرفتم که دگر زلف در چنگ نگیرم پس از این

10 چنگ چون در رسن کعبه زدم گیسوی چنگ نگیرم پس از این

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر لوریی گفت مرا در عرفات

شاعر شعر لوریی گفت مرا در عرفات چه کسی است ؟

شاعر شعر لوریی گفت مرا در عرفات خاقانی شروانی می باشد.

شعر لوریی گفت مرا در عرفات در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر لوریی گفت مرا در عرفات چیست ؟

قالب شعر لوریی گفت مرا در عرفات قطعه‌ است

مضمون اصلی شعر لوریی گفت مرا در عرفات چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.