- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خداوندا تویی کز روی رفعت سپهرت تخت زیبد،مِهر،گَژزَن
2 گرفت از گلستان لطف و نطقت همه روی زمین گلزار و گلشن
3 جهان را آن عمارت داد عدلت که از سهو و خطا معصوم شد ظن
4 برای کارزار دشمن تو که چرخش خصم باد و طبع دشمن
5 گهی از غنچه سازد دهر پیکان گهی در آب پوشد باد جوشن
6 اگر من بنده محرومم ز صدرت روا باشد که اهل آن نیم من
7 ولیکن قصه تشریف شرط است مرا بر رای اعلی عرضه کردن
8 تنم پوشیده شد از خلعت شاه که بادش در پناه حق دل و تن
9 نمی گویم که تدبیر سرم چیست همی ترسم که گویی در کس زن