جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بگرد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1039

غزل 1039 ام از 6329 غزلیات

بگرد فتنه می‌گردی دگربار

1 بگرد فتنه می‌گردی دگربار لب بامست و مستی هوش می‌دار

2 کجا گردم دگر کو جای دیگر که ما فی الدار غیر الله دیار

3 نگردد نقش جز بر کلک نقاش بگرد نقطه گردد پای پرگار

4 چو تو باشی دل و جان کم نیاید چو سر باشد بیاید نیز دستار

5 گرفتارست دل در قبضه حق گرفته صعوه را بازی به منقار

6 ز منقارش فلک سوراخ سوراخ ز چنگالش گران جانان سبکبار

7 رها کن این سخن‌ها را ندا کن به مخموران که آمد شاه خمار

8 غم و اندیشه را گردن بریدند که آمد دور وصل و لطف و ایثار

9 هلا ای ساربان اشتر بخوابان از این خوشتر کجا باشد علف زار

10 چو مهمانان بدین دولت رسیدند بیا ای خازن و بگشای انبار

11 شب مشتاق را روزی نیاید چنین پنداشتی دیگر مپندار

12 خمش کن تا خموش ما بگوید ویست اصل سخن سلطان گفتار

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بگرد فتنه می‌گردی دگربار

شاعر شعر بگرد فتنه می‌گردی دگربار چه کسی است ؟

شاعر شعر بگرد فتنه می‌گردی دگربار جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بگرد فتنه می‌گردی دگربار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بگرد فتنه می‌گردی دگربار چیست ؟

قالب شعر بگرد فتنه می‌گردی دگربار غزل است

مضمون اصلی شعر بگرد فتنه می‌گردی دگربار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر