به دل دوزد نگاهت سینه‌ها از اسیر شهرستانی غزل 15

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

به دل دوزد نگاهت سینه‌ها را

1 به دل دوزد نگاهت سینه‌ها را به گل گیرد رخت آیینه‌ها را

2 بهار سینه‌صافی بی‌خزان‌تر ز دل روبد غبار کینه‌ها را

3 بیا زاهد که مست سجده یابی به پای خُم شب آدینه‌ها را

4 نخستین گام سر باید نهادن که بالا می‌رود این زینه‌ها را

5 اسیر دور گردم می‌توانم که نامحرم کنم دیرینه‌ها را

عکس نوشته
کامنت
comment