-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن خال جو سنگش ببین، آن روی گندمگون نگر بر خاک راه او مرا جو جو دل پر خوننگر
2 هست از پری رخسارهای در نسل آدم شورشی شور بنی آدم همه ز آن روی گندمگون نگر
3 من تلخ گریم چون قدح او خوش بخندد همچو می این گریهٔ ناساز بین آن خندهٔ موزون نگر
4 باغی است طاووس رخش ماری است افسونگر در او شهری چو من بنهاده سر بر خط آن افسون نگر
5 او آتش است و جان و دل پروانه و خاکسترش خاکستری در دامنش پروانه پیرامون نگر
6 بسیار دیدی در دلم بازار عشق آراسته آن چیست کانگه دیدهای بازار عشق اکنون نگر
7 دل کشتهام در پای تو شب زنده دارم لاجرم خوابم همه شب کاسته زین درد روز افزون نگر
8 من عاشق و او بیخبر، او ماه نو من شیفته او از من و من زو جدا، این حال بوقلمون نگر
9 در غمزهٔ جادوی او نیرنگ رنگارنگ بین در طبع خاقانی کنون سودای گوناگون نگر