- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا
2 چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش تا جامه نیالایی از خون جگر جانا
3 ای ماه برآ آخر بر کوری مه رویان ابری سیه اندرکش در روی قمر جانا
4 زان روز که زادی تو ای لب شکر از مادر آوه که چه کاسد شد بازار شکر جانا
5 گفتی که سلام علیک بگرفت همه عالم دل سجده درافتاده جان بسته کمر جانا
6 چون شمع بدم سوزان هر شب به سحر کشته امروز بنشناسم شب را ز سحر جانا
7 شمس الحق تبریزی شاهنشه خون ریزی ای بحر کمربسته پیش تو گهر جانا