جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

از از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 85

غزل 85 ام از 6329 غزلیات

از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا

1 از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا

2 چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش تا جامه نیالایی از خون جگر جانا

3 ای ماه برآ آخر بر کوری مه رویان ابری سیه اندرکش در روی قمر جانا

4 زان روز که زادی تو ای لب شکر از مادر آوه که چه کاسد شد بازار شکر جانا

5 گفتی که سلام علیک بگرفت همه عالم دل سجده درافتاده جان بسته کمر جانا

6 چون شمع بدم سوزان هر شب به سحر کشته امروز بنشناسم شب را ز سحر جانا

7 شمس الحق تبریزی شاهنشه خون ریزی ای بحر کمربسته پیش تو گهر جانا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا

شاعر شعر از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا چه کسی است ؟

شاعر شعر از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا چیست ؟

قالب شعر از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا غزل است

مضمون اصلی شعر از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه است.
بنر