- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در بند تو زنجیر گرفتار شکسته زندان شده صد رخنه و دیوار شکسته
2 زین بیش شکرخنده حلاوت نفروشد طوطیم ز شکر سر منقار شکسته
3 از بس که عنان پیچد ازان چهره نگاهم خار مژه در دیده خونبار شکسته
4 صد قافله ناز گشوده به دلم بار سودای تو را رونق بازار شکسته
5 بیرون کنم از تن به سر ناخن غیرت این خار که در سینه افگار شکسته
6 نی جامه کنم پاره و نی سینه کنم چاک دیریست دل و دستم ازین کار شکسته
7 دل خسته ز بیچارگی چاره گرانم اندوه طبیبان دل بیمار شکسته
8 پیمانه پیمان تو از بند عزیزان اندک شده پیوسته و بسیار شکسته
9 پیمان تو جای عجبی نیست «نظیری » خوش باش که عهد از طرف یار شکسته