- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گشت خط بر گرد آن رخسار چون گلنار سبز همچو در باغی که گردد دامن گلزار سبز
2 رفت آن کز جور گیسویش جهان بودی سیاه زین پس از دور خطش گردد در و دیوار سبز
3 باغ رویش سبز شد وز بهر چشمش درخور است باغ فرمایید تا بیند گهی بیمار سبز
4 در ازل نقّاش چون نقش عذارش می کشید گوییا کرد از غلط ناگه سر پرگار سبز
5 بخت با زلفش فتاد و دیده بر خطّش نهاد طالع خفته سیاه و دولت بیدار سبز
6 بر فراز قامتش گلزار حسن ار سبز شد سرخ گل بر سرو اگر باشد شود ناچار سبز
7 اندرین موسم که از عکس رخ و رشک خطش گشت جان لاله خون و دامن کهسار سبز
8 خیز تا عیشی به کام دل برانیم از بهار زانکه بی ما بوستان خواهد شدن بسیار سبز
9 هر سحرگه آه من چون می رود بر آسمان می کند آیینه نُه چرخ از زنگار سبز
10 گر نمی گردد ز اشک سرخ و زردی رخم کی ز رنگ خود بگردد طوطی منقار سبز
11 جز که در بستان شعر پر ریاحین جلال من ندیدم قطعهای در گلشن اشعار سبز