نگاه وحشی لیلی چه افسون‌کرد از بیدل دهلوی غزل 42

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

نگاه وحشی لیلی چه افسون‌کرد صحرا را

1 نگاه وحشی لیلی چه افسون‌کرد صحرا را که‌نقش پای آهو چشم‌مجنون‌کرد صحرارا

2 دل از داغ محبت‌گر به این دیوانگی بالد همان‌یک‌لاله‌خواهدطشت‌پرخون‌کرد‌صحرارا

3 بهار تازه‌رویی حسن فردوسی دگر دارد گشاد جبهه رشک ربع مسکون‌کرد صحرا را

4 به پستی در نمانی‌گر به آسودن نپردازی غبارپرفشان هم دوش‌گردون‌کرد صحرا را

5 دماغ اهل مشرب با فضولی برنمی‌آید هجوم این عمارتها دگرگون‌کرد صحرا را

6 ز خودداری ندانستیم قدر عیش آزادی دل غافل به‌کنج خانه مدفون‌کرد صحرا را

7 ندانم گردباد از مکتب فکرکه می‌آید که‌این یک مصرع پیچیده موزون‌کردصحرارا

8 به قدر وسعت است آماده استعداد ننگی هم بلندی ننگ چین بردامن افزون‌کرد صحرارا

9 غبارم را ندانم در چه عالم افکند یارب غم آزادیی‌کز شهر بیرون‌کرد صحرا را

10 به‌کشتی از دل مأیوس باید بگذرم بیدل شکست‌این‌آبله‌چندان‌که‌جیحون‌کردصحرا را

عکس نوشته
کامنت
comment