فضولی بغدادی

بسان صفحه رخسار لوح خاطر از فضولی بغدادی مقطع 38

مقطع 38 ام از 629 مقطعات

خانه / فضولی بغدادی / دیوان اشعار فارسی فضولی بغدادی / مقطعات در دیوان اشعار فارسی / مقطع شماره 38

1 بسان صفحه رخسار لوح خاطر طفل لطیف و ساده و پاک است در بدایت حال

2 ز کارهای عبث منع کن مشو غافل طریق علم و ادب یاد ده مکن اهمال

3 که هر چه گشت رقم بر صحیفه دل او دگر تغیر آن هست پیش عقل محال

4 گمان مبر که بنقشی دگر شود قابل صحیفه که ز نقشی شد است مالامال

فضولی بغدادی

شعر شعر کهن مقطع فضولی بغدادی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از فضولی بغدادی

1 مه من شام غمت را سحری پیدا نیست آه ازین غم که ز مهرت اثری پیدا نیست

2 بر تو گر من نگزینم دگری نیست عجب چه کنم در همه عالم دگری پیدا نیست

1 سرم فدای تو ای خامه خجسته خصال غزال مشک فشان طایر معنبر بال

2 کلید گنج سعادت ستون خانه علم عصای موسی فکرت زبان طوطی حال

1 هر زمان حال من از عشق تو دیگرگون است بتو چون شرح کنم حال چه گویم چون است

2 غم دل سوخت مرا پیش که آرم بزبان قصه درد درونم که ز حد بیرون است

شاعر شعر بسان صفحه رخسار لوح خاطر طفل فضولی بغدادی می باشد.

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر بسان صفحه رخسار لوح خاطر طفل مقطع است

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه است.

شعربعدی

629 / 38

شعرقبلی

بنر