مانند من سگی سر کوی حبیب از سحاب اصفهانی غزل 18

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

مانند من سگی سر کوی حبیب را

1 مانند من سگی سر کوی حبیب را باید کز آشنا نشناسد غریب را

2 دردا که دلبری نبود جز تو تا به تو چندی کنم تلافی رشک رقیب را

3 آنجا که زلف و روی تو باشد نهان کند از شرم برهمن بت و ترسا صلیب را

4 تازین بهانه بازنگردد ز نیم ره آگه ز مردنم نکند کس طبیب را

5 در این چمن دریغ که فرقی نمی کند از بانگ زاغ زمزمه ی عندلیب را

6 آن به که حسرت تو بود چون شد از ازل حسرت نصیب این دل حسرت نصیب را

7 گویا وفا به وعده کند کامشب اضطراب افزون زهر شبست دل ناشکیب را

8 زاهد به ترک عشق فریبم نمیدهد گویا که دیده آن رخ زاهد فریب را

9 دارد (سحاب) تا تن عریان چه جلوه سرو چون او رود بجلوه قد جامه زیب را

عکس نوشته
کامنت
comment