1 عمر دو نیمهست و ازین بیش نیست اول و آخر، چو همی بنگرم
2 نیمی از آن کردم در مدح تو نیمی در وعده به پایان برم
3 عمر چو در وعده و مدح تو شد صله مگر روز قیامت خورم
1 سوال کرد دل من که دوست با تو چه کرد چرات بینم با اشک سرخ و با رخ زرد
2 دراز قصه نگویم حدیث جمله کنم هر آنچه گفت نکرد و هر آنچه کشت نخورد
1 تا گل لعل روی بنمودست بلبل از خرمی نیاسودست
2 دیرگاهست تا چو من بلبل عاشق بوستان و گل بودست