بیا با هم از جلال الدین محمد مولوی غزل 1540

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

بیا با هم سخن از جان بگوییم

1 بیا با هم سخن از جان بگوییم ز گوش و چشم‌ها پنهان بگوییم

2 چو گلشن بی‌لب و دندان بخندیم چو فکرت بی‌لب و دندان بگوییم

3 به سان عقل اول سر عالم دهان بربسته تا پایان بگوییم

4 سخندانان چو مشرف بر دهانند برون از خرگه ایشان بگوییم

5 کسی با خود سخن پیدا نگوید اگر جمله یکیم آن سان بگوییم

6 تو با دست تو چون گویی که برگیر چو همدستیم از آن دستان بگوییم

7 بداند دست و پا از جنبش دل دهان ساکن دل جنبان بگوییم

8 بداند ذره ذره امر تقدیر اگر خواهی مثال آن بگوییم

عکس نوشته
کامنت
comment