سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

بگذار تا مقابل روی تو بگذریم از سعدی شیرازی غزل 437

غزل 437 ام از 1930 غزلیات

بگذار تا مقابل روی تو بگذریم

1 بگذار تا مقابل روی تو بگذریم دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم

2 شوق است در جدایی و جور است در نظر هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم

3 روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست بازآ که روی در قدمانت بگستریم

4 ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

5 گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

6 ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم

7 نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم

8 از دشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم

9 ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم

10 سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بگذار تا مقابل روی تو بگذریم

شاعر شعر بگذار تا مقابل روی تو بگذریم چه کسی است ؟

شاعر شعر بگذار تا مقابل روی تو بگذریم سعدی شیرازی می باشد.

شعر بگذار تا مقابل روی تو بگذریم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بگذار تا مقابل روی تو بگذریم چیست ؟

قالب شعر بگذار تا مقابل روی تو بگذریم غزل است

مضمون اصلی شعر بگذار تا مقابل روی تو بگذریم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر