بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

نسوزیم که گل این از بابافغانی شیرازی غزل 285

غزل 285 ام از 695 غزلیات

نسوزیم که گل این چراغ می ماند

1 نسوزیم که گل این چراغ می ماند غبار می رود از پیش و داغ می ماند

2 چو از قبای خودم نکهتی نمی بخشی مگو که این سخنم در دماغ می ماند

3 زهی صفای بناگوش و قطره های عرق که هر یکی بدر شبچراغ می ماند

4 چمن شکفت عجب دارم از مهندس شهر که صوفیانه بکنج فراغ می ماند

5 فسانه ی تر احباب و قول باطل خصم بجلوه کردن سیمرغ و زاغ می ماند

6 خوش آن حریف که چون سر نهد بپای قدح ز باده اش قدری در ایاغ می ماند

7 چنان شدست فغانی ز بوی باده و گل که شب بیاد تو در کنج باغ می ماند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نسوزیم که گل این چراغ می ماند

شاعر شعر نسوزیم که گل این چراغ می ماند چه کسی است ؟

شاعر شعر نسوزیم که گل این چراغ می ماند بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر نسوزیم که گل این چراغ می ماند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر نسوزیم که گل این چراغ می ماند چیست ؟

قالب شعر نسوزیم که گل این چراغ می ماند غزل است

مضمون اصلی شعر نسوزیم که گل این چراغ می ماند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, می‌نوشی است.
بنر